رهنگاشت
مقدمه
رهنگاشت که در بعضی منابع آنرا نقشهی راه نیز مینامند، به مثابهی نقشهی جامعی از ارتباطات، فعالیتها، منابع، توانمندیها و شایستگیها شرکت، سازمان، بخش یا کشوری است که اقدام به انجام رهنگاری مینماید. یک رهنگاشت علم و تکنولوژی از لحاظ مفهومی متشکل از گرهها و رابطها میباشد، به نحوی که همچون هر نقشهی دیگری، رابطها ارتباط میان گرههای مختلف را نشان میدهد. گرهها میتوانند تکنولوژیها یا پروژهها یا حوزههای مختلف دانشی و یا هر عنصری دیگری باشند، که تهیهکنندهی رهنگاشت مایل به ترسیم ارتباطات میان آن عناصر است. این گرهها و رابطها در حالت کلی میتوانند ویژگیهای کمّی و کیفی داشته باشند. به عنوان مثال یک رابط در یک رهنگاشت علم و تکنولوژی میتواند نمایانگر وجه کیفی باشد و میزان تاثیر بالقوهی برنامههای علمی بر برنامههای تکنولوژیک را نشان دهد، یا این که نمایانگر وجه کمی آن از نظر تخمین مدت زمان دستیابی یک تکنولوژی از برنامهی علمی، باشد. به عنوان مثال گرهها در یک رهنگار تکنولوژی در یک بنگاه میتواند محصولات یا پروژههای R&D باشد، و در یک رهنگاشت ملی تکنولوژیهای مورد اولویت باشد.
از منظری دیگر، یک رهنگاشت علم و تکنولوژی متشکل از ابعاد فضایی و زمانی است. (شکل 1) بعد فضایی (بعد عمودی) ارتباط میان حوزههای علم و تکنولوژی، برنامهها، پروژهها در زمان معینی را نمایش دهد. به عنوان مثال در شکل 1 بعد فضایی شامل بازار، محصول، تکنولوژی، برنامههای R&D و منابع است. در هر رهنگاشتی تلاش بر آن است تا این ابعاد در یک تصویر کلی با همدیگر نگاه شوند و ارتباط میان این لایهها درک شود. همچنین بعد زمان (بعد افقی)، تکامل توانمندیهای علم و تکنولوژی در طول زمان را نشان میدهد. به این ترتیب رهنگاشت میتواند توسعه و تکامل گرهها و ارتباطات آنها را در طول زمان نشان دهد و وابستگی میان لایهها را آشکار سازد. تشکیل یک رهنگاشت نیازمند شناسایی گرهها، تخصیص ویژگیهای آنها، پیوند دادن آنها با رابطها و در نهایت تخصیص ویژگیهای رابطها میباشد.
در واقع گرهها در رهنگاری معرف و مبین تغییرات زمانی موضوعی خاص هستند. این موضوع خاص میتواند از نوع تکنولوژی، محصول، بازار، منابع، تحقیق و توسعه، سیاست، اقدام و غیره باشد. به بیان دیگر تغییرات و تکامل زمانی موضوعات در رهنگاشت توسط گرههایی نمایش داده میشوند که این گرهها حاوی مشخصات کمّی و کیفی آن موضوع در زمانی خاص هستند. مشخصات تاریخی هر موضوع با توجه به تکامل تاریخی آن در طول زمان موجود بوده و تکامل آن در آینده به کمک روشهایی که اغلب در حوزهی آیندهپژوهی توسعه یافتهاند، به دست میآید. مشخصاتی از موضوع که مرتبط با آیندههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشند را میتوان با دو رویکرد متفاوت مشخص نمود.
یک رویکرد، رویکرد اکتشافی است که در آن با مطالعهی مشخصات تاریخی و روندهای گذشتهی آن موضوع، میتوان روندهای آتی را برونیابی یا به بیان دیگر اکتشاف نمود. رویکرد دیگر، رویکرد هنجاری است که در آن با توجه به چشمانداز، اهداف و تصاویری که از آینده موجود است، این مشخصات تبیین شده و سعی میشود با راهکارهای مشخصی به این اهداف دست یافت. رابطها در رهنگاری در واقع ارتباطات میان گرهها را مشخص مینمایند. این ارتباطات خود شامل انواع مختلفی است که به آن اشارهای گذرا خواهد شد. به منظور درک بیشتر این موضوع میتوان رهنگاشت را با نقشهای از راههای یک کشور مقایسه نمود که در آن گرهها معرف شهرهای آن کشور است که در هر گره مشخصات کامل و مورد نیاز موجود بوده و رابطها معرف راهها و مسیرهای میان شهرهاست. اهمیت زمان در مباحث فوق مشهود است ولی لازم به ذکر است که یکی از محسنات رهنگاشت، وابسته به زمان بودن و بررسی موضوعات در بستر زمان میباشد. بسیاری از روشهای مدیریتی و مدیریت استراتژیک نقطه ضعفی دارند و آن این است که زمان به صورتی پیوسته در آنها لحاظ نشده است و تنها نقاط خاصی از زمان را مبنا قرار میدهند. نمونهی بارز این ابزارها و روشها، روش متداول SWOT است. همانگونه که ذکر شد، رهنگاشت متشکل از لایههای مختلفی است که بنا به موضوع تعریف میشوند. به عنوان مثال، در محیط کسبوکار، لايههای متداول رهنگاری عبارتند از: بازار، محصول، تکنولوژی، تحقیق و توسعه و منابع. در شکل لایههای یک رهنگاری را به همراه گرهها و رابطها میتوان مشاهده نمود. همانطور که مشهود است، رابطها میتوانند گرهها را در یک لایه بههم مرتبط نمایند یا اینکه گرههایی را از لایههای مختلف به هم مرتبط نمایند. رویکردهای متفاوتی در رهنگاری مورد استفاده قرار میگیرند، علاوه بر رویکردهای هنجاری و اکتشافی که به اختصار توضیح داده شدند، میتوان به رویکردهای فشار علم و تکنولوژی و کشش بازار نیز اشاره نمود. در صورتیکه رویکرد سازمان مجری رهنگاشت، رویکرد کشش بازار باشد، اهداف لایهی بازار در ابتدا تبیین شده و سپس محصولات متناسب آن انتخاب و طراحی میشوند و به همین منوال تکنولوژیها، تحقیق و توسعهي مناسب شناسایی شده و در نهایت منابع تخصیص داده خواهند شد. درحالیکه اگر رویکرد سازمان مجری، رویکرد فشار علم و تکنولوژی باشد، تکنولوژیها و تحقیق و توسعههای نوآورانه تصویب شده و به تناسب آنها محصولاتی پیشنهاد و طراحی میشوند و در نهایت لازم است بازارهای اینگونه محصولات شناسایی شده یا حتی ایجاد گردند. با دیدی جامع نسبت به آنچه که در دنیا اتفاق میافتد میتوان دید که در واقع فشار علم و تکنولوژی و کشش تقاضا در واقع مکمل یکدیگر بوده و هرکدام پیشران دیگری است. این تقابل را میتوان در شرکتها و/یا کشورهای توسعه یافته نیز مشاهده نمود. بدین صورت که تقابل این دو اثر منجر به محصولاتی میشود که این محصولات نه تنها بسیار نوآورانه هستند بلکه در عین حال بازار با آغوشی باز پذیرای آنها میباشد.
تعریف رهنگاری
رابرت گالوین" رییس سابق شرکت موتورولا در مقام دفاع از رهنگارهای علوم و تکنولوژی، تعریف ذیل را پیشنهاد میدهد: «یک رهنگار نگاهی گسترشیافته به آیندهی حوزههای مشخصی است که این نگاه از دانش جمعی و تصور کاراترین پیشرانهای تغییرات در آن حوزه به وجود میآید.» رهنگارها، چشماندازها را به اشتراک میگذارند، از بخش خصوصی و دولت منابع جذب مینمایند، محرک تحقیقات هستند و پیشرفت برنامهها را پایش میکنند. آنها به مثابه فهرستی از تواناییها و توانمندیها در حوزهای خاص میباشند. در مهندسی، فرآیند رهنگاشت، تاثیر بسیار مثبتی بر مدیران دولتی و صنعتیای دارد که پرسشهایشان در خصوص شیوهی حمایت از تکنولوژی پایه، بیپاسخ مانده است. بنابراین، رهنگار علوم و تکنولوژی، دیدگاه یا چشماندازی مورد وفاق از دورنمای علم و تکنولوژی آینده را برای تصمیمگیران فراهم میکند. فرآیند رهنگاشت، راهکاری برای شناسایی، ارزیابی و انتخاب بدیلهای استراتژیکی که میتوانند جهت دستیابی به اهداف علم و تکنولوژی مفید باشند، ارایه میدهد. کاربردها و مزایای رهنگاشت یکی از مشخصات بارز رهنگاری نسبت به روشهای مشابه، بصری بودن، مبتنی بر زمان بودن و لایهلایه بودن آن است. از مزایای لایهلایه بودن و بصری بودن رهنگاری میتوان به این موضوع اشاره نمود که کلیهی فعالیتهای سازمان را میتوان در یک نقشهی جامع مشاهده نمود و فعالیتها و فرایندهای تکراری و موازی را شناسایی و اصلاح کرد. در عین حال همهی افراد سازمان حس و دیدی مشترک نسبت به کل سازمان پیدا کرده و همرایی و حس مشترکی در افراد سازمان پدید میآید که خود محرکی برای دستیابی به اهداف سازمان است.
کاربردهای مشخص رهنگارها عبارتند از: مدیریت علوم و تکنولوژی، که شامل استراتژی، برنامهریزی، اجرا، بازنگری و گذار میباشد؛ بازاریابی علوم و تکنولوژی؛ بهبود ارتباطات بین پژوهشگران، تکنولوژیستها، مدیران تولید، تامین کنندگان، کاربران و سایر ذینفعان؛ شناسایی شکافها و فرصتها در برنامههای علوم و تکنولوژی؛ و شناسایی موانع پیش روی توسعه و تولید سریع و کمهزینه.
همچنین مدیران علوم و تکنولوژی از رهنگارها برای شناسایی حوزههای علوم و تکنولوژی نویدبخش نیز استفاده میکنند و از آنها برای شتاببخشی به روند تبدیل علوم و تکنولوژی به محصولات نهایی بهره میبرند. خانم گارسیا و آقای بری کاربردها و مزایای اصلی رهنگار تکنولوژی را در سه بخش اصلی برشمردهاند. سه کاربرد اصلی عبارتند از: رهنگار به ایجاد وفاق و اجماع میان تصمیمگیران در مورد مجموعه نیازهای علوم و تکنولوژی کمک میکند. رهنگاشت سازوکاری را برای کمک به خبرگان و متخصصان برای پیشبینی پیشرفتهای علوم و تکنولوژی در حوزههای هدف، فراهم میکند. رهنگار چارچوبی بهمنظور تسهیل برنامهریزی و هماهنگی پیشرفتهای علوم و تکنولوژی در همه سطوح ارایه میدهد: درون یک سازمان یا شرکت، در سطح بخش یا صنعت، در سطوح میانصنعتی، ملی و یا بینالمللی.
بهطور کلی، مزیت اصلی رهنگاشت علوم و تکنولوژی گردآوری اطلاعات برای بهبود تصمیمات سرمایهگذاری در حوزه علوم و تکنولوژی میباشد و این عمل را توسط دو مکانیزم انجام میدهد:
شناسایی تکنولوژیهای کلیدی یا شکافهای تکنولوژی که باید رفع شوند تا بتوان به اهداف عملکردی محصول دست یافت. شناسایی روشهایی بهمنظور سرمایهگذاری در تحقیق و توسعهی اهرمی در یک شرکت یا در میان متحدین.
به عنوان مزیتی دیگر می توان از رهنگاشت به عنوان ابزاری جهت بازاریابی نام برد. بدین گونه که رهنگار تکنولوژی میتواند نشان دهد که یک شرکت نیازهای مشتریانش را واقعا درک کرده و به تکنولوژیهایی که نیازها را مرتفع کرده یا در حال توسعه آن تکنولوژیها میباشد، دسترسی دارد. علیرغم ظاهر سادهی رهنگاشتها، تکنیکی سهل و ممتنع است، و لذا استفاده از آن نیازمند مهارتها و روشهای جانبی بسیاری است. به این خاطر برای ترسیم هر رهنگاشت لازم است تا از متخصصان روششناسی در کنار متخصصان موضوع بهره گرفته شود.